شعر شاه دل 

شاعر الهه فاخته

هوس کردم بگیرم سیب سرخی 
ببویم روی سرخش را به عشقت
بگیرم این دست آن دست
بفهمم که نشان چیست سرخی !

شبی در خواب دیدم
گل سرخی نشانم دادی و ده بار گفتی :
  می دانم چه می گویی عزیزم !

همان شب پریدم از خواب
و دیدم شیشه سرد و شب سرد
که قمری باز می خواند
الله اکبر

دلم می خواست بگریم
که دیدم بسترم خیس خیس است !
از آن شب
پلک خسته است
ولی نمی خوابم زمانی را که شب هست
می ترسم
رویای شیرین
همان لحظه که بوی سرخی گل
مدهوش می کرد
چشمان سیاه خسته ام را
باز شبی از خواب برخیزم
ببینم
که شیشه سرد گشته هوا سرد
و خوابم باز پر زد
شد پرنده روی ایوان .
و ساعت تیک و تاکش را به رخ برد
زمان رفته است و من اینجا
قلم بر دست نشسته ام
ولی این رخ کشیدن چاره دارد

همینجا صدای تاپ و توپ قلب تو هست
ببخش و بگذر از من باز گفتم
که خیلی دوستت دارم شاه دل من !

29 مهرماه
پاییز 1392

2روز دیگر وسط پاییز است و من هر سال در ماه وسط پاییز با چیزی شبیه معجزه جهشی عجیب می گیرم .

 

 

 

 نوشته شده در ۱۳۹۲/۰۷/۳۰ 
  • به قلم الهه فاخته 
  • شاه دل

الهه فاخته سرد ,  ,باز ,شب ,شاه ,دل ,شاه دل ,دارم شاه ,    ,دوستت دارم ,دل منمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

خرید اینترنتی عربی برای همه ( آموزش مکالمه عربی ) فروشگاه گز کرمانی اصفهان راز زیبایی شمیم باران تخفیف تک تحریر موسسه آموزشی پویایی بازاریابی | کسب و کار | بازاریابی آنلاین | تجارت الکترونیک فیلم , اهنگ , خبر , سریال