دختری بازی می کرد . در کوچه . ناگهان هیاهو گم شد . مادر یادش

رفت !

دختر گم شد .

مادر یادش آمد , دخترش تنهاست , کوچه خلوت و صدایی نیست .

شوق گم شد . مادر دید کوچه خالی است . دخترش گم شد .

طوقی دید . مادری با چشم گریان گم شده ای دارد . مثل مجنون

فریاد می زند بر سرش می کوبد اما .

نیست که نیست


سایت رسمی الهه فاخته گم ,مادر ,کوچه ,طوقی ,دختر ,دخترش ,گم شد ,شد مادر ,دختر گم ,گم شده ,مادر یادشمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

charter724 funny لوارا برنامه ریزی تلفنی کنکور۹۹ .مشاوره تلفنی کنکور علیرضا افشار ـ مشاور تحصیلی استاد افشار.مشاور کنکور۹۹ محتاج عشق ezrarwnq5 daily مهندسی کنترل واقعی باش دنیای سلامت اینجا زیبایی را درک کن