فالی گرفتم و

عکس یار دیده ام در آن

عکسی با ناز قد بلند , خو شسیما !

در فال هم طنین نگاهش شده عیان


این یار خوش زبان

بُرده دل از دل فال من

گرچه به این حکایت تلخ قانع ام

"معشوق شاید, قلبش در گرو یار دیگر است "


اما اگر زنده ام بخاطر عشق است و ب یهوس

دل خود به دل معشوق سپرده ام

میترسم از این که روزی .شخص دیگری

دل به دل یار من دهد


سبقت از این خیال واهیِ همیشه سخت

گرفته ز من س و سکوت را !

ای مرغ بخت پس کی به رام دلم شوی ؟

ای فاخته , این حکایت تلخ با وصل شکر شود


  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 12

سایت رسمی الهه فاخته دل ,ام ,یار ,شعر ,فاخته ,دیده ,حکایت تلخ ,این حکایت ,فالی گرفتم ,از این ,الهه فاختهمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کیست مویی جدیدترین سریال های ترکیه خرید آنلاین کفش پرفکت استپس طراحی سایت اصفهان | سارین وب مرکز المپیاد شهر (واحدپسران)و استعداد خاص(واحددختران) دنیای داگی ارزان کده ارزان سرا دانلود فایل فناوری اطلاعات و ویپ