• 17/09/1392
  • شاعر الهه فاخته

  • دفتر شعر 1394

  • شعر نو شماره 1

 

من کیستم !؟؟؟
من الهه نازم چون فاخته ای آزادم
در شهر پرهیاهو , دور از تر بودن اشک
میخوانم و میسازم


من فاخته ای آزادم
دل بر سنگ ندادم
با زخم و کینه و درد . کوه خالی نسازم


من آزاد آزادم
با بالهای فراخم
رو به آسمان آبی پر می زنم دمادم


دانی چه عمری دارم ؟
عمری پر از زخم و درد , بدون حسرت و خشم
دل بسته ام به خالق
در شهر پر هیاهو , دل بسته ام به قلبم
این پیر صد ساله عمرش فنا نشد دوست !


من, دنیا را گشتم به خالقم رسیدم
دیگر جانی ندارم
) عمرم به گیسوی زمان , طعنه میزد من پیر چند سالم ؟ (

نه اشک و آه و نفرین , عاری زهر خیانت
دل بسته ام به قلبها آخر رسالتم چیست ؟
جز خنده و تبسم , بر قلب های خسته
راهم کجاست ای دل ؟
آخر کجاست ای دل ؟
آخر تو هستی ای دل ! تنها سبب تو هستی
باید صبور باشم بر قلب های خسته
بر قلب دلشکسته , دردی فرو نشانم
من تلخ تر از گذشته , جامی ندیدم اکنون
ای دوست دوست دیرین
این قلب, تنها بهانه , برای ماندن ماست
بفهم راز خلقت , تنها دلیل. دلهاست !

یا حق 

الهه فاخته


سایت رسمی الهه فاخته ای ,فاخته ,الهه ,دل ,قلب ,بسته ,فاخته ای ,بسته ام ,ای دل ,ام به ,الهه نازممنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

بهار دانلود قفس kafekado بهترین سایت انجمن اف ال یونگ فروشگاه اینترنتی دایان شاپ رساله و مطالعات معماری مقاله ، دانلود مقاله ، دانلود مقاله رایگان ، دانلود رایگان مقاله ، اردبیل بازی کالاف دیوتی موبایل webdesign