دلم شکست و همای سعادت برگشت

به روی شانه نشست و اقبال فاخته چرخید و

شدم خوش اقبال !

 

هر شعر نوشته ام شد کتیبه دل

که گاه از شکستگی خود می گفت و گاه از د لتنگی

ابیات در آن میلرزید وقتی به واژه دل می خورد

شدم عاشق شکسته دل و الله

در مکتب ب یوفایی, حرف عشق .

یادم داد

 

فهمیدم عشق را باید بخشید

نه به یک نفر بل به مردم شهر یا بیشتر

آرام شدم اما گاهی

تیزی قلب شکسته , چنگ م یزند بر روحم

به خود که می آیم می بینم , پر خونم

برایم دعا کنید شاید

دل شکسته, آرام گیرد بعد این همه مدت !

 

  • 1394/9/21
  • شاعر الهه فاخته
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 26

سایت رسمی الهه فاخته شعر ,دل ,  ,فاخته ,شدم ,شکسته ,الهه فاخته ,گاه از ,همای سعادت ,سعادت برگشت ,یزند بر ,همای سعادت برگشتمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

آریاناپارس دانلود فیلم های جدید آموزش های کمیاب اینترنت نـــــــت ســـــــی ๑۩۞۩๑ گالری عکسفا ๑۩۞۩๑ اینترنت مهاجرت به استرالیا همه چیز فروش انواع لوازم یدکی غلطک فناوری و اطلاعات