نقاب از چهره بردار که طریقت من

به جز اسم خدا و مدد ز او نبود


آهنگ رحلت مرا خواندند ,

سب کفکران بدون دل و خدا !


درد دارم درد

از فریاد من , خوشحال شدند

خاموش شدم,

درد . دو چندان شده بود

اما

قصه این است از گذشتگان تا حال

هر که بد کرد به خود کرد

 

خدا میبیند , و جهان میبیند

بدی بر می گردد سمت خودت


دشمن دیرینه

غم نشاندی اما

روزی

خواهم دید که می گریی

بی پناهی و پر از حسرت

دنیا آیینه اعمال است

گرچه فاخته اکنون پر از غم و سوز است

اما خدایی که به او پر داد,

می پراند او را تا آستانه درگاه

پس . لایق عشق خداست !


  • 1394/7/2
  • شاعر الهه فاخته 
  • کتاب شعر فاخته 
  • شعر شماره 21

سایت رسمی الهه فاخته خدا ,شعر ,درد ,فاخته  ,الهه ,نقاب ,به جز ,اسم خدا ,نقاب از ,پر از ,من بهمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

تازه های صنعت خرید ویدئو پروژکتور اندرویدی مدل T16 بهترین سایت تو بهترین خرید رو از ما داشته باش انجام پروژه متلب با قیمت مناسب بیا تو ریسندگی نخ اکریلیک دانلود برای شما بازسازی همه چیز از همه جا