گاه گاهی که دلم میگیرد

از سفره خالی و پینه های دل زخمی

نگاه میکنم به دستهای خسته ام

میبینم من با آنکه حسابم خالیست

ولی مهربانی دارم . قلب دارم و مرام دارم

گاهی شوق دارم . من خدا را دارم

مگر میشود با خدا بود و تنها بود ؟! .

  • الهه فاخته 
  • کتاب شعرواره های سپید من 
  • شعر شماره 4

سایت رسمی الهه فاخته خدا ,الهه ,های ,شعرواره ,شعر ,گاهی ,بود ؟ ,تنها بود ,و تنها ,؟ الهه ,الهه فاخته منبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود رایگان دانلود سرا دانلود بای فروشگاه اینترنتی یاسل رشته جوشکاری دانلود سرا رزم آوران بانوان زنجان کاسه تبتی تخفیف لیست مراکز سونوگرافی تهران