این زندگی ، چه کوته و ما چشم به سال نو
ما غافلیم از گذر دقائق عبور !
من یک مسافر و تو هم مسافری
دلدادگان همه یک شب . به شام دوست
دعوتند و ما چه دور !
باشد که احوال ساده من
می برد هوش از سر سرد اتاق
ولی
ای دوست می ترسی از هوس آشیانه ات ؟
من بی هوس .دل به دل تو سپرده ام
عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من
متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی
دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته
داستان دختر گم شده در کوچه های شهر