شعر سپید دیگر اعتمادی نیست شماره 56

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

 

1394/12/27

 

دیگر اعتمادی نیست . !

به خودکار آبی ظاهرا سالم که قطع می‌شود ناگهان میانه خط

به نگاه مهربان پیرمردی که هیز است و من نمی‌فهمم

به دست‌های یک جوان که به قصد کمک می‌گیرد دستان مرا

تا بدون اجازه بگیردم در آغوش !

 

دیگر اعتمادی نیست

به خواهر, , خاله

و حتی کودک دوساله پاک

 

دیگر اعتمادی نیست . !

به کمک کردن بدون نیت بد

وظیفه شدن, لطف تکراری , اجباری .

 

دیگر اعتمادی نیست

به کاغذی که خیس می‌شود با بخار اتاق

 

 

سال‌هاست به زمین چشم می‌دوزم

از ترس اینکه نکند نگاه کنم و بشکند شیشه محبت من

بی‌دریغ مهربانی , جایز نیست . !

به اندازه جنبه‌ها , پر کن درون کسی را از محبت خود

گناه نیست

انسان پر خطا, بی‌خطانیست

و من افسرده از این محبت بی‌دریغ شده ام

هر چه کردم, تیر شد حواله به قلب

افسرده ام در میان ظرفیت آدم‌ها !

عذاب, کم شدن درک آدم‌هاست !

ای الهه مهربانی که پر از احساسی

به هر کس قدرجنبه اش محبت کن

غیر این وظیفه شود .

یاد بگیر که بگویی نه !

آخرین چهارشنبه آخر سال: 27/12/94

 شاعر الهه فاخته


سایت رسمی الهه فاخته   ,اعتمادی ,الهه ,محبت ,شعر ,فاخته ,اعتمادی نیست ,دیگر اعتمادی ,نیست به ,  دیگر ,الهه فاختهمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

قیمت انواع کیسه جاروبرقی دانلود دوبله فارسی بازی خرید انواع قطعات بیل مکانیکی 220 جدید ترین وبلاگ امیر تتلو در سال 2020 ریکس تم | مرجع وبمستران ایرانی هنگه کرمانجی قیمت لوازم یدکی گریدر آموزش تعمیر مایکروفر بکتاش دکور مصنوعات چوبی