شعر سپید شماره 54
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/10/27
این خون که چکیده روی دفتر شعر
شعرهای شاعریست که شکسته اند قلبش را
بسان مرغ سر کنده , بیگناه از گناهی که به اسمش زده اند
اوضاع و احوال هر شبم, شعریست
گاه میچکد روی دفتر شعر
گاهی نه
دلم بحال دل شکسته ام میسوزد
چه بیگناه , چه بیگناه دل بیقرار عاشق !
زیادی اشعارم, از این شکستگی ریخته بر دفتر شعرم
چه کنم پیشه ام شعر است و جیبم خالیست
نه گناه کارم نه بیگناه
نه سرگردان , نه سعادتمند
گاهی پا بر ابرهای خنک حس میگذارم و میشود شعری
بیگناه است این دل ساده من , باورکن .
بامداد یکشنبه : 27/10/94
شاعر الهه فاخته
عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من
متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی
دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته
داستان دختر گم شده در کوچه های شهر