شعر سپید جرعه مرام شماره 48

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

 

1394/10/11

چو ماهی . تشنه از یک جرعه مرامم

در کویر ظلمات بی‌دلی آدم‌ها . رو به مرگ افتادم

هر کسی کار خودش, یاد خودش .

من مهم نیستم که بی‌آب به خاک افتادم


در سکوت سوک جاهلیت

روزه را باز کنم یا نکنم ؟


نفس‌های آخر زندگی انسانی را

به دم ناله, شکایت بکنم یا نکنم ؟


مرحبا, مرحبا خورشید که یک‌رنگی با ما

گر کسی بد بشود می‌سوزانی

گر کسی بد نشود می‌سوزانی

آری . خشک و تر با هم میسوزند

وقتی

دریای تفکر تبخیر شود

بیابان جهالت , طوفانیست

شاعر الهه فاخته

 


سایت رسمی الهه فاخته فاخته ,کسی ,الهه ,شعر ,جرعه ,می‌سوزانی ,الهه فاخته ,شعر سپید ,کسی بد ,گر کسی ,در کویرمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هاست ویندوز فروش کولرگازی ال جی ارزان دیواری طراحی لوگو | نمونه کارهای گرافیک و لوگو | آرم و نشانه fars trade ذخیره سازی اطلاعات مرجع به روز و تخصصی معماری چاپخانه ی ایران زمین فروشگاه معرفی اجناس تخفیفان لوازم آرایشی و بهداشتی تیراژه شهرکرد