شعر سپید خواب ماهی شماره 47

دفتر شعر 1394

شاعر الهه فاخته

 

1394/05/22

شب در کنار عروسک خود خوابیدم

نمی‌دانم خواب یک رویا دیدم یا کابوس ؟

خواب دیدم ماهی شده ام

در کنار حباب خوابیدم !

و صبح . حباب , تمام خاطراتم شد !

 

نمی‌دانم شاید خواب دیدم

انسان شده ام, و حبابم عروسکی پشمالوست !

خواب دیدم, خواب دریا دیدم

در ساحل بچه ماهی, جدا از مادر

از دستان کودکی می‌گریخت, می‌ترسید

کودک به لیز بودن تن ماهی می‌خندید

بچه ماهی از درد بدنش می‌گریید

نه کودک غم ماهی را ‌فهمید و نه ماهی , شادی کودک را !

 

از خواب پردیم . خندیدم , ناگهان لرزیدم

نکند اکنون خوابم ؟

باز خندیدم, من کابوس بچه ماهی را فهمیدم !

شاید از خواب بپرم ببینم چون کودک

بی‌دلیل , شاد .  صادق . می‌خندم !

شاید این خواب طولانی از وحشت کابوس زندگی ام

ناگهان بپرد, و من برخیزم

ببینم جای دیگری هستم

شاید روزی, من هم شاد شوم

که اینجا خواب است و غصه های تکراری

تمام می‌شود بالاخره

شاید . آمین

پنجشنبه : 22/5/1394 ( بامداد )


سایت رسمی الهه فاخته خواب ,ماهی ,شاید ,ام ,کودک ,  ,خواب دیدم ,بچه ماهی ,شده ام ,ماهی شده ,الهه فاختهمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

یکم بیشتر بمون اجناس فوق العاده قیمت خرید الپتیکال فناوری و تکنولوژی mrlux wikichejoor بهترین سایت پکیج های پرطرفدار حرف آخر اجناس فوق العاده آموزش استخراج دوج کوین