شعر سپید تقاص شماره 31
دفتر شعر 1394
شاعر الهه فاخته
1394/02/08
صحنه تکرار می گردد
یک نت روی دفترم می رقصد . فکرمیرقصد
نوک انگشتانم می لرزد
هیچ شعری نیست !
قصه هست
نت هست
دفتر هست
اما . قلب من جایش نیست
کوچه میخندد از رقص سکوت خانه
خانه می خندد از نت ها
نت می رقصد
هیچ سازی نیست … هیچ محکومی نیست
قصاص کشتن, اعدام است
قصاص دلشکستن , چیزی نیست , انگار ترسی نیست
خوابم می آید . میترسم
شاعر الهه فاخته
عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من
متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی
دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته
داستان دختر گم شده در کوچه های شهر