رفیق شفیق

 

و هرچه شوق هست بخاطر حضور او در قلب است .

رگ حیات جان دوباره می گیرد و زندگی رنگ می بازد با به یاد آوردن یاد بزرگ مقدس الله .

چه خوب است نوشتن از برای او ، با یاد او درود بر خالق انسان .


می نویسم با چشمهای تو

آری چشمهای تو ، بهانه ای برای نوشتن هستند .

آسمان بی کران خدا انگار در چشمهای پا ک و شفاف تو معنا شده است .

ای رفیق شفیق بی آنکه بدانی دوستت دارم و قلبم با یاد چشمهای تو آرام میگیرد 

 

  • الهه فاخته
  • رفیق شفیق
  • کتاب عاشقانه‌هایی ازجنس‌همدردی


دلنوشته ای دیگر درباره اصل انسانیت در ادامه مطلب

الهه فاخته چشمهای ,رفیق ,یاد ,تو ,شفیق ,ای ,رفیق شفیق ,چشمهای تو ,با یاد ,اصل انسانیت ,فاخته رفیقمنبع

عاشقانه های کتاب شعرواره های سپید من

متن آرزو کردن از خداوند در آستانه سی سالگی

دلنوشته سی سالگی به قلم بانو الهه فاخته

داستان دختر گم شده در کوچه های شهر

پدرم دیگر نیست

شعر بی قراری از کتاب وشاید عشق 1

شعر فریاد بی پاسخ از کتاب صدای حق مقدمه

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین جستجو ها

خصوصی اینجا همه چی هست راسا پرواز آدراپانا علمی و فناوری فروشگاه خرید اینترنتی قالیشویی در اصفهان | خلیج فارس انتشارات ميانرشته ای (INTER-PUB) بیمه عمر پاسارگاد گل شبنم قاصدک ها